عشقانه ها

عشقانه ها
سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشقانه ها و آدرس ela86.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.
کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.
این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت!
سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.
دخترک دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.
در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است….
 چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است.



نظرات شما عزیزان:

arezoo
ساعت17:48---16 بهمن 1390
ﺍﮔﻪ ﮐﺴﻲ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻱ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﺵ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺑﺎﺵ ﻧﻪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﭼﻮﻥ ﻫﺮﺩﻭﺷﻮﻥ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺯﻭﺩ ﮔﺬﺭﻧﺪ.ﭘﺲ ﺑﺮﺍﺵ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎﻻﻱ ﺳﺮﺵ ﺑﺎﺷﻲ

یه بنده ی خدا
ساعت19:18---15 بهمن 1390
حضرت علی (ع):
ارزوهایت را کم کن ایمانت زیاد میشود.
التماس دعای ویژه


Ali&Arezoo
ساعت16:47---15 بهمن 1390
و در آن چشم سياه من در اين سينه تنگ تو در آن طوق بلور من بر اين لوحه سنگ راز يك گمشده را روي هم انباشته ايم كاشكي گمشده ام مي ديدي كاشكي گمشده ات مي خواندم بي تو من ، در پس انديشه خويش جز نگاهت ز خيالم همه را مي راندم كاشكي راز تو را مي خواندم
salam be maham sar bezanid


ni3girl
ساعت10:20---15 بهمن 1390
he he .ma 2khtara inim dige

لیلا
ساعت2:22---15 بهمن 1390
داستان خیلی زیبایی بود آفرین علی آقا



saman
ساعت2:07---15 بهمن 1390
جالب بود ...

ضد دخترا-پسري بيا2
ساعت2:04---15 بهمن 1390
داستانش خيلي باحال و قشنگ بود-ايول

مهسا
ساعت1:26---15 بهمن 1390
سلام عزیزم
وبلاگ خوبی داری
مایل به تبادل لینک با وبلاگتم
اگه موافقی آدرس منو با اسم ♥ همسر طب ♥لینک کن
www.hamsarteb.persianblog.ir

بعد بهم بگو تو رو با چه اسمی لینک کنم
موفق باشی



tarane
ساعت1:04---15 بهمن 1390
سلام وب زیبایی دارید .

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 14 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوبی را در این وبلاگ داشته باشید.
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4967
بازدید دیروز : 1155
بازدید هفته : 8464
بازدید ماه : 8348
بازدید کل : 288826
تعداد مطالب : 4364
تعداد نظرات : 1580
تعداد آنلاین : 1

فروش بک لینکطراحی سایتعکس