ندیدی چشم غمگین و تر من / تو رفتی و نشد این باور من
به پایت می نشینم تا بیفتد / دوباره سایه ی تو بر سرمن . . .
.
.
نگاهم کن که چشمانت قشنگ است
صدایم کن که دل در سینه تنگ است
مرا با خود ببر آنسوی غربت
که اینجا شیشه هم از جنس سنگ است . . .
.
.
هنوزم وقتی میخندی دلم از شادی میلرزه ...
هنوزم چشمای من شوق دیدنت رو داره
هنوزم برق نگاهت توی شبهام پرستاره است
هنوزم عطر نفسهات واسه من عمر دوباره است
.
.
سیب دلم ...
لک زده است
برای عطر دستانت !
گمم نکن !!
قول ..
که گوشه ی حافظه ات ..
آرام بنشینم !
بگذار بمانم !..
آرام گوشه حافظه ات فقط
.
.
وقتی پایت خواب می رود
نمی توانی درست راه بروی
لنگ می زنی!
وقتی قلبت خواب می رود
نمی توانی درست فكر كنی.
عاشق می شوی!!!
.
.
دندانهایت
کاخ سفیدی ست
که سیاست لبخندت را حفظ می کند
بی شک
انقلاب مخملی
از پوست تنت شروع شد
و تا کودتای تنت ادامه یافت
.
.
فاصله خط عابر پیاده ندارد ، دست مرا بگیر و از آن رد کن ، قرار
دیدار ما هر نیمه شب ، خیالت که نمی گذارد بخوابم
.
.
تو را طلب نمیکنم...نه اینکه بی نیازم ... صبورم.. "
.
.
دلم یک جای دنج میخواهد
آرام و بی تنش
جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی!
تا آدم گاهی آنجا آرام بگیرد
مثلا آغوش تو!.
.
.
دلتنگ کودکیم!
یادش بخیر
قهر میکردیم تا قیامت
و لحظه ای بعد قیامت میشد!
.
.
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش میزند . . . . .
نظرات شما عزیزان: