عشقانه ها سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
| ||
|
اگه به زور روزگار از زندگیت میرم کنار / میرم که ثابت بکنم عاشقتم دیوونه وار . . .
با دوست عشق زیباست ، با یار بیقراری / از دوست درد ماند و از یار یادگاری . . .
اگر یاد گلی کردی نگاهی بر رخ خود کن / اگر یاد خزون کردی نگاهی جانب ما کن . . .
نه به اون عشق و امید و آرزو / نه به این جنگ و جدال و گفتگو
نه به اون گریه و دوستت دارم و دلتنگی / نه به این خنده و این نفرت و این دلزدگی
نه به دلبستگی ات نه به این خستگیت . . .
عشق او اندر آوردم به بند / کوشش بسیار نامد سودمند . . .
چه روزگاری ، چقدر سرکاری ، خصالم کن از این عشق
بگو دوستم نداری . . .
کسی را دل مگر سنگ باشد / که بگذارد کسی دلتنگ باشد . . .
نام تو را تا میبرم قلبم غریبی میکند / چشم انتظاری در دلم درد عجیبی میکند . . .
از آبشار پرسیدم تو کیستی ؟ گفت : اشک کوه
سلامت بگویم که در خاطری / گر از چشمم دوری به دل حاضری . . .
زندگی را دوست دارم در پناه نام دوست / نام دلجوئی که همراهان نام اوست . . .
تنها کسانی ما را می رنجانند که همیشه کوشیدیم از ما نرنجند . . .
مگر میشود با سنگ انداختن های پیاپی در آب ، ماه را از آب گرفت . . . ؟
هفت راز خوشبختی :
خدایا طاقت هجرش ندارم ، تو میدانی که او را دوست دارم
اشکاتو پاک کن همسفر ، گاهی باید بازی رو باخت
ای به خلوتگه دل محرم راز / با پیامی دل ما را بنواز
دریا که بزرگ شد ، نگاهش نتوان کرد / دو دل که یکی شد ، جدایش نتوان کرد . . .
از دور برایت گلی میفرستم که نامش سلام و بویش عطر دوستی
الهی هر کجا باشی وجودت بی بلا باشد / سرو دستت علی گیرد ، نگهدارت خدا باشد
کمکم کن ، نذار سهم من از دوست داشتن تو فقط حسرت باشه . . .
زندگی تلخ تر از مرگ بود گر تو نباشی / بعد از این مرده حسابم کن و بگذار بمیرم . . .
یادگاری از تو مونده چهار تا گلدون زرشکی / روی گلدونا نوشته تا ابد تو خود عشقی . . .
ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام / با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد . . .
شمع اگر پروانه را سوزاند ، خیر تز خود ندید / آه عاشق زود گیرد دامن معشوق را . . .
سلامی با اشک ، اشکی چون شمع ، شمعی چون نور ، نوری چون ماه
ما زنده به عشقیم ولی عشق تب دوست / ما طالب مرگیم ولی در طلب دوست
امشبی را که در آنیم غنیمت بشماریم / شاید ای دل نرسیدیم به فردای دگر . . .
به تو ساده دل ندادم ، که بری ساده ز یادم . . .
هزاران دهقان برای آمدن باران گریه کردند ، اما خدا فکر کودکی بود که کفشهایش
گاه گاهی به درد دل خود میخندم / خلق دارند تصور ، که دلی خوش دارم . . .
هر کجا دور از تو باشم نازنین غربت نشینم / هر کجا پایت گذاری ، خاک نرم آن زمینم . . .
با قلب لبریز از غمم امشب صدایت میکنم / با اشتیاق دیدنت ، دل را فدایت میکنم . . .
خانه های جدول زندگی ام را دستان مهربانت یک به یک پر کرد !
آنقدر آه کشیدم ز جهان سیر شدم / صورتم گر چه جوان است ولی پیر شدم نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |