رد شد شبیه‌ رهگذری‌ باد، از درخت‌ 
آرام‌ سیبِ کوچکی‌ افتاد از درخت‌
افتاد پیشِ پای‌ تو، با اشتیاق‌ گفت:
ای‌ روستای‌ شعر تو آباد از درخت،
امسال‌ عشق‌ سهم‌ مرا داد از بهار
آیا بهار سهم‌ ترا داد، از درخت؟
امشب‌ دلم‌ شبیه‌ همان‌ سیب‌ تازه‌ است‌
سیبی‌ که‌ چید حضرت‌ فرهاد از درخت‌
کی‌ می‌شود که‌ سیب‌ غریبِ نگاه‌ من‌
با دستِ گرم‌ تو شود آزاد از درخت‌
چشمان‌ مهربان‌ تو پرباد از بهار
همواره‌ رهگذار تو پرباد از درخت‌
امروز آمدی‌ که‌ خداحافظی‌ کنی‌
آرام‌ سیب‌ کوچکی‌ افتاد از درخت!

نظرات شما عزیزان:

my love

ساعت18:18---10 تير 1391

[وب سایت]

گـــريه نميکنم ، نه ايــــنکه سنگم ؛
گـــريه غــرورمـو بــــهــم مـيـزنـه
مـــرد براي هضم دلـــتـنـگيـاش
گـــريه نمـيکنه ، قــــدم مـيـزنه.

my love

ساعت18:18---10 تير 1391

[وب سایت]

گـــريه نميکنم ، نه ايــــنکه سنگم ؛
گـــريه غــرورمـو بــــهــم مـيـزنـه
مـــرد براي هضم دلـــتـنـگيـاش
گـــريه نمـيکنه ، قــــدم مـيـزنه.

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: