به غضنفر میگن که با کاروان یه جمله بساز گفت :توی حمام هیچوقت دوش کار وان رو نمیکنه

.

.

.

به غضنفر میگن : بابات مُرد ، زود بیا خونه ، غضنفر میگه : دروغ میگین یه اتفاقی افتاده نمی خواهید به من بِگِید !!! 

.

.

.

یارو میره خارج. میگن : اسمت چیه ؟ میگه : SUN OF GOD BETWEEN TWO WATER OF ORIGINAL میگن : یعنی چی؟ میگه : شمس الله میاندوآبی اصل

.

.

.

چند فحش غضنفری جدید: 1. -دستت بشکنه از زا نو . 2. -خودت گیر عجب آدم خری افتادی . 3.. -خودم دست دارم ، جوا بشو میدم

.

.

.

غضنفر ماشین تخلیه چاه میخره .. روی تانکرش مینویسه: رزق ما در باسن شماست.

.

.

.

یه روز یه غضنفر که پاش چلاق بوده میره مشهد که از امام رضا شفا بگیره ،داشته با خودش نجوا میکرده که ؛ای امام رضا شفام بده ،دیگه نمیتونم از خجالت زن و بچه م سرمو بالا کنم،کارمو دارم از دست میدم و.یکباره یه زنی میاد پیشش می ایسته شروع میکنه اونم به نجواکردن که ؛ای امام رضا بچه م نمیشه ،شوهرم میخواد طلاقم بده ،شفام بده،مادر شوهرم. که یه دفعه غضنفر عصبانی میشه میگه آبجی حواس امام رضا رو پرت نکن اینجا ارتپدیه زنان زایمان اون طرفه !!!

.

.

.

شهین ومهین واقدس/چلوکباب هفت دست/پیچ گوشتى وانبردست/ مخلصتیم ما دربست 

.

.

.

بزرگترین حماقت انسان در زندگی, لبخند زدن به کسیه که ارزش لگدم
نداره…!

.

.

.

پشت چراغ قرمز یه گدایی اومده کنار ماشین …
میگم برو اونور پول ندارم!
میگه ….. نمیگفتی هم از قیافت معلوم بود!

.

.

.

غضنفر به نامزدش تلفن میکنه میگه بیا خونمون هیچ کس نیست.نامزدش بعد از حمام کردن و کلی آرایش میره دم خونه غضنفر میبینه راست گفته هر چی زنگ میزده کسی خونه نبوده

.

.

.

نامزد غضنفر بهش زنگ می زنه…میگه ما باید از هم جدا شیم!! غضنفر میمونه چیکار کنه…میگه من ازت حامله ام

.

.

.

غضنفر با دوست دخترش سوار ماشین بودن یهو میبینه بسیجیا دارن ماشینارو میگردن
به دوست دختره میگه پیاده شو برو اونور خیابون بگو ونک میری آقا
منم به هوای مسافر میام سوارت می کنم.
خلاصه ایست بازرسیو رد میکنه میره برا دختره بوق میزنه دختره میگه آقا پونک؟
غضنفر میگه نه خانوم ونک میرم . گازشو میگیره میره‬

.

.

.

غضنفر با دوستش داشتن با ماشين توي جاده ميرفتن كه يه گله گوسفند از جلوشون رد شد.
دوست غضنفر ازش پرسيد : اگه گفتي تعداد گوسفنداي اين گله چند تاست ؟
غضنفر بلا فاصله جواب داد : هفتصد و چهل و نه تا !
دوستش با تعجب از غضنفر پرسيد : اخه چطوري با اين سرعت تونستي اينهمه گوسفند و بشمري ؟
غضنفر جواب داد : خيلي راحت. چون پاهاشون رو شمردم و تقسيم بر چهار كردم !!!!

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: